آیا شما که صورتتان را
در سایهی نقاب غمانگیز زندگی
مخفی نمودهاید
گاهی به این حقیقت یاس آور
اندیشه میکنید
که زندههای امروزی
چیزی به جز تفالهی یک زنده نیستند؟
گویی کودکی
در اولین تبسم خود پیر گشته است...
تولدی دیگر/ فروغ فرخزاد
۱۳۸۹/۰۳/۰۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۶ نظر:
بین نقاب و انگیز، یه غم کوچولو جا افتاده. اینجوریه: در سایهی نقاب غمانگیز زندگی...
مرسی به هر حال
هی...
اینجا یه کتابخونه اس...
زرافه جون اینجا زنده است نفس میکشه منم وقتی اینجا میام و میخونم تازه زنده میشمو جون میگیرم....دنیا انگار چایی ست که سرد شده..(گروس عبدالملکیان)
عاشق این شعر فروغم
به بوق آزاد: خب تقصیر ماست که دیر رسیدیم بهش
بلاگتون عالیه دوستم
لینک کردم
به روزم
خوشحال می شم سربزنید
ارسال یک نظر