سه منشاء سرچشمهی رنجهای ما هستند: چیرگی نیروی طبیعت، ضعف بدنی خودمان و نارسایی نهادهایی که روابط میان انسانها را تنظیم میکنند. در مورد دو سرچشمهی نخستین، چندان دچار تردید نمیشویم زیرا نمیتوانیم بر طبیعت کاملا چیره شویم. ارگانیسم ما خود جزئی از طبیعت است و همیشه فناپذیر خواهد بود. البته دانستن این موضوع ما را منفعل نمیکند بلکه بهعکس، میفهمیم اگر نمیتوانیم همهی رنجها را از میان ببریم، میتوانیم بعضی از آنها را از میان ببریم. اما در مورد سوم، یعنی سرچشمهی رنجهای اجتماعی، رفتارمان طور دیگری است و اصلا حاضر نیستیم بپذیریم که نهادهای ساختهی دست خودمان از محافظت ما عاجزند. ادعایی حیرت انگیز است اما آنچه به طور عمده، موجب شوربختی ماست، چیزی است که به آن تمدن میگوییم.
تمدن و ملالتهای آن / زیگموند فروید / محمد مبشری (با تلخیص)
تمدن و ملالتهای آن / زیگموند فروید / محمد مبشری (با تلخیص)
۸ نظر:
تمدن کدئینی یا کدئین تمدنها
خوش اومدی :)
كدئين اينجا...كدئين اونجا...كدئين همه جا...
فقط كافيه دستشو دراز كنه...تا پيچك زندگيو به جايي كه هست بكشونه......
:)))))))))))))))))))))))))))))))))
این زندگی از پس سال ها تمدن چقدر تکراری است ...اوریانا فالاچی
سلام
پیشنهاد میکنم به وبلاگ ما سری بزنین..
منتظرتان هستم
واژهٔ تمدن به تلقیهای گوناگون از حالتهای جامعه انسانی میپردازد. اشاره به تکامل و شکلگیری روابط بشری یکی از جنبههای رایج این کلمه در زبان ادبی است
این مطلبت باعث شد ساعت ها به تمدن فکر کنم و طبیعت . تو نت سرچ کردم اما به فارسی چیز زیادی عایم نشد به انگلیسی هم ای .
واقعا خوشحالم که این پستتو خوندم چون مطلبی ارزش خوندن داره که هم ازش چیز یاد بگیری هم باعث تفکر بشه.بازم ممنونم.
واژهٔ تمدن به تلقیهای گوناگون از حالتهای جامعه انسانی میپردازد. اشاره به تکامل و شکلگیری روابط بشری یکی از جنبههای رایج این کلمه در زبان ادبی است
این مطلبت باعث شد ساعت ها به تمدن فکر کنم و طبیعت . تو نت سرچ کردم اما به فارسی چیز زیادی عایم نشد به انگلیسی هم ای .
واقعا خوشحالم که این پستتو خوندم چون مطلبی ارزش خوندن داره که هم ازش چیز یاد بگیری هم باعث تفکر بشه.بازم ممنونم.
خیلی حرف خوبی بود..
موجز و کامل..
فقط این فونت رو جون مادرت....
ارسال یک نظر