۱۳۸۹/۱۲/۲۱

703

شگفت‌انگیز این که در سرزمین کاپاها رسم بر این است که چند لحظه قبل از زایمان و به دنیا آمدن بچّه، پدرِ بچّه در مقابل زن زانو می‌زند، دهان را نزدیک می‌کند و می‌پرسد:«آهای! بگو ببینم مایل هستی به دنیا بیایی؟ پیش از تصمیم گرفتن و جواب دادن خوب فکرهایت را بکن.»
بگ نیز طبق سنت عمل کرد. روی زمین زانو زد، دهان را نزدیک برد و چند مرتبه آن سوال را تکرار کرد.
صدای بچه از درون رحم مادرش شنیده شد؛ صدایی بود فوق‌العاده ضعیف و مردد:«دلم نمی‌خواهد متولد شوم. قبل از هرچیز، نمی‌خواهم وارث خون تو باشم. حتی تصورش دیوانگی‌ست. وانگهی من عقیده دارم زندگی و حیات ما چیزی نیست مگر پلیدی و شرّ مطلق. »

پرده‌ی جهنّم/ ریونوسکه آکتاگاوا/ جلال بایرام

۶ نظر:

countdown گفت...

کاش از ما هم می پرسیدن !

ناشناس گفت...

اوهووم ..
همینه .

مهدی ملک زاده گفت...

عجب جالب

Annette گفت...

har che ke bashad boodan beh az nabood shodan ast

ebrahim hashemi گفت...

www.freelast.blogfa.com

ناشناس گفت...

بعضی ها به جای جواب دادن به سؤال پدرشون یا علی می گفتن