میدونی !؟ یاد یه جوک قدیمی افتادم ، همون که یه یارو میره پیش روانپزشک و میگه:
دکتر ! برادر من دیوونهس ، اون فکر میکنه مرغه !
بعدش دکتر میگه :
خب چرا نمیفرستیش تیمارستان !؟
اونوقت مرده میگه:
میخواستم بفرستمش ولی تخممرغاش رو لازم دارم !
خب ! گمونم این خیلی شبیه طرز فکر فعلی من راجع به روابط زن و مرده ...
آنی هال / وودی آلن
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر