سگها رو نمیتونم تحمل کنم. دیدن فقط یکی از اونها کافیه تا روزم خراب بشه. اما با این وجود ازدواج کردم! البته هم من و هم شما به خوبی میدونیم که ازدواج و سگ دو مقولهی کاملن مجزا هستند، اما باید بگم این ازدواج بود که باعث شد سگ وارد زندگی من بشه، و در واقع این سگ بود که ذهن من رو به خود مشغول کرده بود نه ازدواج!
داستان «سگ» از کتاب« تجاوز قانونی» / کوبو آبه / ترجمه علی قادری
داستان «سگ» از کتاب« تجاوز قانونی» / کوبو آبه / ترجمه علی قادری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر