وقتی آسانسور به راه افتاد، جوان به زن گفت: "می بینم که به پاهای من زل زدین." زن گفت:"چی فرمودین؟"
"گفتم می بینم که به پاهای من زل زدین".
زن گفت: " عذر می خوام. من تصادفا به زمین نگاه می کردم" . و رویش را به درهای آسانسور کرد.
جوان گفت: "اگه دلتون می خواد به پاهای من نگاه کنین، نگاه کنین اما خبر مرگتون، دزدکی این کارو نکنین" .
یک روز خوش برای موز ماهی / سلینجر / برگردان: احمد گلشیری
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر