یکی را از بزرگان، بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقت ضبط آن نداشت و بیاختیار از او صادر شد. گفت: ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بزهی بر من ننوشتند و راحتی به وجود من رسید، شما هم به کرَم معذور دارید.
شکم زندان باد است ای خردمند
ندارد هیچ عاقل باد در بند
چو باد اندر شکم پیچید فروهِل
که باد اندر شکم، بار است بر دل
حریف تُرش رویِ ناسازگار
چو خواهد شدن، دست پیشش مدار
گلستان / آقای سعدی
شکم زندان باد است ای خردمند
ندارد هیچ عاقل باد در بند
چو باد اندر شکم پیچید فروهِل
که باد اندر شکم، بار است بر دل
حریف تُرش رویِ ناسازگار
چو خواهد شدن، دست پیشش مدار
گلستان / آقای سعدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر