۱۳۸۸/۰۴/۰۳

303

موش گفت:
-افسوس! دنيا روز به روز تنگ‌تر مي‌شود.سابق جهان چنان دنگال بود که ترسم گرفت. دويدم و دويدم تا دست آخر هنگامي که ديدم از هر نقطه‌ي افق ديوارهايي سر به آسمان مي‌کشد آسوده خاطر شدم.اما اين ديوارهاي بلند با چنان سرعتي به هم نزديک مي‌شود که من از هم اکنون خودم را در آخر خط مي‌بينم و تله‌يي که بايد در آن افتم پيش چشمم است.
-چاره‌ات در اين است که جهتت را عوض کني
گربه در حالي که او را مي‌دريد چنين گفت.

A little fable / Franz Kafka

هیچ نظری موجود نیست: