۱۳۸۸/۰۸/۱۷

418

شنبه بدترکیب و تلخ و موذی است و شبیه به دختر ترشیده توبا خانم است ،دراز ،‌لاغر ، با چشم‌های ریز بدجنس ،‌یکشنبه ساده و خر است و برای خودش ، الکی ،آن وسط می‌چرخد. دوشنبه شکل آقای حشمت‌الممالک است : متین ، موقر ، با کت و شلوارخاکستری و عصا. سه‌شنبه خجالتی و آرام است و رنگش سبز روشن یا زرد لیمویی است.چهارشنبه خل است. چاق و چله و بگوبخند است. بوی عدس پلوی خوشمزه حسن آقا را میدهد.پنجشنبه بهشت است و جمعه دو قسمت دارد : صبح تا ظهرش شنده و پر جنب و جوش ، مثل پدر پر از کار و ورزش و پول و سلامتی. رو به غروب ، سنگین . دلگیر می‌شود ، پر ازدلهره‌های پراکنده و غصه‌های بی‌دلیل و یک‌جور احساس گناه و درد دل از پرخوری ظهر "چلوکباب تا خرخره " و نوشتن مشق‌های لعنتی و گوش دادن به دلی‌دلی غم‌انگیز آوازی که از رادیو پخش می‌شود و دقیقه‌شماری برای برگشتن مادر از مهمانی و همه جا قهوه‌ای تیره ، حتی آسمان ، درخت ها و هوا.

خاطرات پراکنده / گلی ترقی

هیچ نظری موجود نیست: