۱۳۸۸/۱۲/۱۴

451

بعضی‌ها -که من هم یکی از آن‌ها هستم- از قصه‌هایی که پایان خوش دارند بدشان می‌آید. احساس می‌کنیم گول خورده‌ایم. روال بر ضرر است. تقدیر نباید متوقف شود. بهمنی که در مسیرش درست در چند متری بالای سر یک روستای چندک‌زده متوقف می‌شود نه فقط غیرطبیعی بلکه غیراخلاقی عمل می‌کند.

پنین/ ولادیمیر نابوکوف/ رضا رضایی

۷ نظر:

Mute Vision گفت...

اینو موافقم .

روشنا گفت...

از داستان های سیاه متنفرم... از اینکه نویسنده واقعیت رو همیشه سیاه نشون بده ... با اونها که همسو میشی،جایی که زندگیت هم خوب پیش میره، شک میکنی... مشکلی هم که نباشه، مشکل رو میسازی... انگار که زندگی آسون وجود نداشته باشه، زندگی رو برا خودت سخت میکنی...
به نظرم قصه آدما خاکستریه..
دمشون گرم اونایی که سفیدیاش رو مینویسن... اونایی که امید میدن... اونایی که" شر" رو مبارک میدونن و "مبارزه" رو میمون

سینیور زامبی گفت...

این اسامی که این گوشه ردیف کرده اید چیست؟ تخلص نویسنده ی این وبلاگ؟!

Goozbeh گفت...

سینیور! اینا "تَگ" اند.
این وبلاگ هم یه وبلاگ گروهیه.

بهنام گفت...

عاااااالی!

سعادت گفت...

مگه در زندگی غیر از اینه که "روال بر ضرره"؟

ناشناس گفت...

واقعا درست بود،دوست داشتم شدید