از نظر کامو "احساس بیمعنایی جهان" ناشی از مواجه میان وجدان انسان، ذهن او و عطش وی نسبت به عقلانیت با جهان ناشناخته، غیرعقلانی و ساکن است. اما، برخلاف عقاید متداول، تحقق چنین تفکیک علاجناپذیری به یاس منفعلانه یا خودکشی روشنفکرانه منتهی نمیشود. انسان با دریافت نهایت بیمعنایی زندگی، برای وضوح بیشتر و زندگی کاملتر در جهت ضرورتی اخلاقی تلاش میکند، چون زندگی، در هز صورت، تنها واقعیت ملموس انسان است.
تاتر ابزورد / کلود شوماخر / علیاکبر علیزاد
۵ نظر:
این مقاله در انتهای کتاب "در انتظار گودو" نوشتهی "ساموئل بکت" به ترجمهی "علیاکبر علیزاد"، نشر "بیدگل" اومده.
ها؟ باشه!
ها؟ باشه!
اين يارو،كامو كه گفتي كي هست؟
سلام
وبلاگت و مطالبت بی نظیر.خیلی خوشحالم که با وب شما اشنا شدم.
لینکتون کردم.شاد باشید.
ارسال یک نظر