تقاضای دایمی پول، هر چهقدر هم مرا به زحمت بیاندازد، هر چهقدر هم آزار دهنده باشد و آرام آرام به کابوس مبدل شود، باز هم از اینکه مست بودهام پشیمانم نمیکند.
و حتا یک کلمه هم نگفت/ هاینریش بل/ حسین افشار
و حتا یک کلمه هم نگفت/ هاینریش بل/ حسین افشار
۳ نظر:
بیا اسم ما رو هم بذار
فعلا یه داستان بلند گذاشتم رو نت و یه رمان که اسمش فیس بوک ه
این لینک رمان :
http://www.4shared.com/document/3Dg5Xivg/facebook.html
آقازاده کارشون چیه؟
: ملّت رو 2HD لازم می کنند.
روزی مقداری چای از درون فنجانش نوشید،فنجان را کنار زد و گفت:
-مزه ی پنجره می دهد!
هم «فرمینا دازا» و هم پیشخدمت ها مبهوت به او نگریستند.تا آن لحظه کسی نشنیده بود پنجره به جای چای دم شود.البته پس از نوشیدن چای، همه به این نتیجه رسیدند که چای ، طعم پنجره دارد.
گابریل گارسیا مارکز/عشق سال های وبا
ارسال یک نظر