از یه راهپلهی دیگه اومدم پایین و یه «دهنِتو...»ی دیگه رو دیوار دیدم. سعی کردم با دست پاکش کنم، ولی اینیکي رو با چاقويی چیزی رو دیوار کنده بودن. پاک نمیشد. بههرحال فایدهای هم نداشت. اگه آدم یهمیلیون سالَم وقت داشته باشه، نمیتونه حتّا نصفِ «دهنِتو...»های دنیا رو پاک کنه.
ناتور دشت/ جی. دی. سلینجر/ محمد نجفی
ناتور دشت/ جی. دی. سلینجر/ محمد نجفی
۱۰ نظر:
من همیشه فکر می کردم یعنی ادامه این عبارتی که قرار بود بی ادبانه باشه چیه؟
الان 10 سال از وقتی کتاب رو خوندم می گذره حالا ادامه این عبارت چیه؟
لایک :)
وبلاگ مفیدی که هی خوانمش
پایدار باشید
خیلی جالب است؛ اگه میشه لطفا از کوندرا بیشتر مطلب بگذارید.
ممنون از وب لاگ عالیتون:)
فقط یکی دو تا را خواندم،
بعد لیست آدمهایت را نگاه کردم.
همین کافی بود برای اینکه حال کنم.تا ته وجودم.
وقتهایی که آدمها وبلاگهایشان فیلتر میشود پشت هم و نمیتوانند بنویسند،روی نوشته های دیگران انگار حساس تر میشوند.بیشتر قدر قصه را میدانند.
tres tres rres bien..
سلام
به روزم...!
من عاشق این کتابم
مرسی
بابت اینکه این نویسنده رو اینجا پیدا کردم باید از شما تشکر کنم...
واقعا عالی بود!!!
:))
من عاشق این داستان و این قسمت بودم
سلام. این کتاب عالیه ولی با ترجمه احمد کریمی
ارسال یک نظر