۱۳۸۹/۱۰/۰۲

645

دلیل اینکه سعی می‌کنم عشق عمیق را وارد داستان‌هایم نکنم این است که وقتی این سوژه خاص وارد قصه می‌شود، تقریبا امکان ندارد که بتوان درباره چیزی دیگر جز عشق حرف زد. خوانندگان خوش ندارند چیز دیگری جز درباره عشق بشنوند. حرف عشق که پیش می‌آید خواننده خرفت می‌شود، مشاعر خود را از دست می‌دهد. وقتی عاشق قصه به عشق راستین خود می‌رسد، اینجا دیگر پایان قصه است؛ حتی اگر آنی و دمی است که جنگ جهانی سوم شروع شود و آسمان از بشقاب‌پرنده سیاه شده باشد، باز هم قصه به آخر رسیده است.
حرفه‌ای‌ترین لطیفه دنیا(گفتگو با کورت‌وونه‌گات) / همشهری داستان دی‌ماه / علی‌اصغر بهرامی

۲ نظر:

طاهره گفت...

niceeeeeeeeeeeeeeeeee

Biranios گفت...

اینجا چند تا نویسنده داره؟
به نظرم یه اسمی اینجا کمه شمس لنگرودی ، من ندیدم .
اینجا خیلی خوبه خوشحال کنندس !