Holly : You know those days when you get the mean reds?
Paul : The mean reds, you mean like the blues?
Holly : No. The blues are because you're getting fat and maybe it's been raining too long, you're just sad that's all. The mean reds are horrible. Suddenly you're afraid and you don't know what you're afraid of. Do you ever get that feeling?
Paul : Sure.
Holly : Well, when I get it the only thing that does any good is to jump in a cab and go to Tiffany's. Calms me down right away. The quietness and the proud look of it; nothing very bad could happen to you there. If I could find a real-life place that'd make me feel like Tiffany's, then... then I'd buy some furniture and give the cat a name!
Paul : The mean reds, you mean like the blues?
Holly : No. The blues are because you're getting fat and maybe it's been raining too long, you're just sad that's all. The mean reds are horrible. Suddenly you're afraid and you don't know what you're afraid of. Do you ever get that feeling?
Paul : Sure.
Holly : Well, when I get it the only thing that does any good is to jump in a cab and go to Tiffany's. Calms me down right away. The quietness and the proud look of it; nothing very bad could happen to you there. If I could find a real-life place that'd make me feel like Tiffany's, then... then I'd buy some furniture and give the cat a name!
هالی - دیدی بعضی روزها هست که بیتاب میشی؟
پاول - منظورت از بیتاب شدن، غمگین بودنه؟
هالی - نه. غمگینی مال وقتیه که داری چاق میشی و یا شاید هوا مدت زیادی بارونی بوده. فقط یکم ناراحتی، همین. اما بیتاب بودنها وحشتناکاند. یهویی ترس برت میداره و نمیدونی حتی از چی میترسی. تا حالا همچین حسی داشتی؟
پاول - معلومه!
هالی - خب، من وقتی اینجوری میشم تنها چیزی که خوبم میکنه اینه که بپرم تو یه تاکسی و برم جواهرفروشیِ تیفانی. درجا آرومم میکنه. سکوت و غروری که داره؛ انگار هیچچیز بدی نمیتونه اونجا اتفاق بیفته. اگه بتونم یه جایی، زندگی واقعی رو پیدا کنم که یه حسی مثل تیفانی بهم بده، اونوقت... اونوقته که برای خونهم اثاثیه میخرم و یه اسمی روی گربه میذارم.
Breakfast at Tiffany's / Blake Edwards
۴ نظر:
کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اينجانب كسب خبر نمايند
دوست عزيز جسارتا از وب شما كمك گرفتم يكي بخاطر روحيه اي بود كه در شما سراغ داشتم واينكه وب پر مخاطبي داري بهرحال اگر به اين نتيجه رسيدي كه جايش در وبلاگ شما نيست وآنرا نمايش ندهيد نظرم در مورد شما عوض نميشود
. If I could find a real-life place that'd make me feel like Tiffany's
اگه می تونستم یه جای واقعی پیدا کنم که همون حس تیفانی رو بده
دنبال زندگی واقعی نیست
دنبال یه جایی تویه زندگی واقعیه جاییکه همون حسا رو بده
البته نمی دونم اینطور درسته یا شکلی که تو وبلاگ ترجمه شده
کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اينجانب كسب خبر نمايند
دوست عزيز جسارتا از وب شما كمك گرفتم يكي بخاطر روحيه اي بود كه در شما سراغ داشتم واينكه وب پر مخاطبي داري بهرحال اگر به اين نتيجه رسيدي كه جايش در وبلاگ شما نيست وآنرا نمايش ندهيد نظرم در مورد شما عوض نميشود
اینجا رو همیشه میخوندم تا همین چند روز پیشها فکر کنم یک هفته یا شاید دو هفته پیش بود - هرچند فیلترینگ اجازه نمیداد که نظری بذارم - که دیگه صفحه باز هم نمیشد و من غصه دار شدم ... امروز فیلتر شکن بستم به کمرم و شکستمش :) حالا میتونم نظرم هم بذارم
چقدر خوبه ها ادم فیلتر شکن داشته باشه مثلا باهاش خیلی کارای خوب دیگه هم میتونست بکنه مثلا بره مغز عشقشو تشریح کنه ببینه تو کله خرابش چی میگذره :))
خیلی ممنون که مینویسی ... خیلی خوبی کلی هم از این کتابها که مینویسی رو رفتم خریدم خوندم ... شاد زی
راستی من افتابم
ارسال یک نظر