یک جای قوزک پای من بنا کرد به خاریدن؛ بعد گوشم بناکرد به خاریدن؛ بعد پشتم، درست وسط شانهها. دیدم اگر خودم را نخارانم الآن است که میمیرم. من این را بارها امتحان کردهام. پیش آدمهای جاسنگین، توی تشییع جنازه، یا وقتی که خوابت نمیآید و میخواهی خودت را بخوابانی، خلاصه هرجا که نباید خودت را بخارانی- درست همان وقت هزار جای آدم بنا میکند به خاریدن.
سرگذشت هکلبری فین/ مارک توین/ نجف دریابندری
سرگذشت هکلبری فین/ مارک توین/ نجف دریابندری
۲ نظر:
دقیقا!
عجب..
پس بالاخره سیستم این قوزک زرافه معلوم شد :)
ارسال یک نظر