۱۳۸۹/۰۶/۱۵

582

یک جای قوزک پای من بنا کرد به خاریدن؛ بعد گوشم بناکرد به خاریدن؛ بعد پشتم، درست وسط شانه‌ها. دیدم اگر خودم را نخارانم الآن است که می‌میرم. من این را بارها امتحان کرده‌ام. پیش آدم‌های جاسنگین، توی تشییع جنازه، یا وقتی که خوابت نمی‌آید و می‌خواهی خودت را بخوابانی، خلاصه هرجا که نباید خودت را بخارانی- درست همان وقت هزار جای آدم بنا می‌کند به خاریدن.

سرگذشت هکلبری فین/ مارک توین/ نجف دریابندری

۲ نظر:

forough گفت...

دقیقا!

جیران گفت...

عجب..
پس بالاخره سیستم این قوزک زرافه معلوم شد :)