اینها گاهی از عواطف آدم سوء استفاده میکنند، گاهی از عواطف اعضای خانوادهاش و گاهی از عواطف همسایههایش. گاهی تهدید به اعدام میکنند، گاهی از ثواب آخرت حرف میزنند و قسمت میدهند، فحشت میدهند، شکنجهات میکنند و بعد میبوسنت. بهت سیگار، پپسی، ناهار، شام تعارف میکنند و بعد ناگهان بلند میشوند و محکم میزنند توی گوشت یا اینکه پاهاشان را میگذراند رو جای ناخنهای کشیده و آنقدر چکمه را روی زخم فشار میدهند که آدم کنار زانوهاشان مچاله میشود و بعد میگویند: «لطف کن، مثل یک برادر باهات حرف میزنم، بیا مثل یک دوست برای یک دوست دیگر اعتراف کن! فردا آزاد میشوی!» در حالی که جریان اصلی تازه بعد از اعتراف شروع میشود.
چاه به چاه / رضا براهنی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر